توی دنیا تو چی می خو ای تا به پاهت من بریزم
همه هستی رو من به زیر پاهای تو ریزم
لب پر خنده می خو ا
ی؟بیا لبهام مال تو
چشم پر گریه می خو ای؟
هر دو چشمام مال تو
بیا تا برات بگم من که وجودم مال تو
بذار تا فدات بشم
من غرورم مال تو
اگه بازیچه می خوای بیا که قلبم مال تو
اگه رودخونه می خوای
سیل اشکام مال تو
چرا من بی تو بمونم
?
نمی دونمنمی تونم
!واسه ی زندگی کردن تو رو می خوام خوب می دونم
تو بدون عشقم تو هستی
واسه من زندگی هستی
می توان رشته این چنگ گسست
.می توان کاسه آن تار شکست
.می توان فرمان داد
:_ «
های !ای طبل گران ،
زین پس خاموش بمان
!»به چکاوک اما
نتوان گفت
: مخوان !
کاش میشد در دفتر تقویم عشق حرفی از یک روز بارانی نداشت
کاش میشد راه عشق را بی خطر پیمود و قربانی نداشت
سللام خوشحالم که اولین کامنتو براتون میذارم
به منم یه سری بزنین منتظرم
کاش میشد
اما...
اونوقت دیگه همه عشقها شبیه هم بود. فراز و نشیب ها باید باشه تا فرق عشقها معلوم بشه